معماری و طراحی شهری

 

در دیدگاه ما، معماری تجلی فضایی است که حاصل تعامل عوامل متعدد محیطی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده که در راستای نیازهای انسانی در بستر جامعه و با تکیه بر علم مهندسی شکل میگیرد. تفکر طراحی ما نشات گرفته از مشارکت اعضای مرتبط با یک پروژه به منظور پاسخ به نیازها بر اساس ارزش های انسانی می باشد.

بر این باوریم که مسیر تحقق معماری­ اصولی، فراتر از ابعاد و عملکرد می باشد؛ لذا در طیف گسترده ­ای از ساخت و ساز و تنوع عملکردی در کنار مخاطبین خود حضور داریم تا بتوانیم فضاهایی با کیفیت بالا برای ایشان ایجاد نماییم که علاوه بر حفظ هویت و زیست بوم بتواند اصول پایداری و منابع محیطی را نیز حفاظت نماید.

 

بررسی فعالیت های روزانه­ ی افراد، روابط کمی و کیفی فضاها و پیوستگی آنها و همچنین تعریف فضاهایی مرکب و چندعملکردی برای انواع فعالیت های به هم مرتبط، صور مختلف طراحی را تشریح کرده و نتایج را در قالب عناصری فضایی که قابل گسترش و ترکیب پذیر باشند، ارائه نماییم. این موضوع از طرفی در روابط داخلی یک فضای زندگی و نیازهای آن مهم نموده و از طرفی دیگر با رشد بیشتر جوامع شهری در روابط همسایگی و تعاملات بیرونی شکل پیچیده ­تری بخود می گیرد.

تحول و پاسخ به نیازهای امروز باید از طریق نگاه منحصربفرد به هر مجموعه­ چندمنظوره و با درنظرگیری عملکردها و استقرار آنها در کنار یکدیگر در بستری از نیازهای شهری تعریف و محقق گردد؛ بگونه ای که بتوان عمرمفید و ماندگاری چنین مجموعه هایی را با پذیرش عمومی و مردم مواجه نمود.

ایجاد یک مجموعه­ باکیفیت آموزشی بالا، تنها از طریق طراحی و ساخت فضا محقق نخواهد شد بلکه نیازمند تعاملی نزدیک بین شخص یادگیرنده با آموزگار در قالب روش و سیستمی آموزشی می باشد که بتواند متناسب با نیاز فرد و پذیرنده عمل نماید. لذا تلاش کرده ایم  تا با ایجاد فضاهایی که در رده­های مختلف آموزشی از طریق ارتباط مشارکتی اعضا، پیوندی بین فضاهای آموزشی با حوزه ­های محلی و ارتقای کیفیت بهره­برداری برقرار کنیم. بدون تردید تعامل و مشارکت جامعه­ علمی و بهره­برداران در تداوم، تکمیل و تاثیرگذاری بر مجموعه­ های آموزشی و فرهنگی میتواند تاثیرگذار باشد.

باتوجه به ابعاد مختلف و متنوع در پروژه های فرهنگی و مذهبی، طراحی و ایجاد چنین مجموعه هایی که بتوانند در سطح محله، شهر و منطقه تاثیرگذار باشند، نیازمند مطالعه و شناخت عمیق و دقیقی از بستر فرهنگی و رفتاری مردم آن منطقه می باشد. لذا معتقدیم که در طراحی چنین مراکزی نیازمند توجهی ویژه به فرهنگ و اجتماع هر منطقه بطور جداگانه می باشیم تا رویکردهای جدید و تاثیرات فرهنگ های بیرونی را به گونه ای کاتالیزور شده در معماری و بافت منطقه ی پروژه ایجاد نماییم. راهکار ما برای ایجاد چنین پروژه هایی از طریق تعامل نزدیک بین بستر اجتماعی و جامعه ی انسانی پیرامون مجموعه با مبانی و ایده های طراحی صورت میپذیرد به گونه ای که در نهایت از طریق نظامها و راهکارهای مشارکتی جنبه ی عملیاتی و اجرایی پیدا میکند.

تغییر شکل رفع نیازهای جوامع شهری در داد و ستد و ایجاد چرخه­ تولید تا مصرف در طول زمان و تاثبر آن بر طراحی مچتمع های تجاری، اداری و یا چندمنظوره ، نیازمند شناخت دقیق و عمیقی از روابط عناصر دخیلی  از جمله نحوه­ تقاضا، نوع محصول، عرضه­ نیاز می باشد. طراحی چنین مجموعه هایی باید امروزه بتواند در ترکیب با عملکردهای مختلف شهری و محلی پاسخگوی کاربران و تامین کنندگان باشد. ما معتقدیم توجه به تحول و پاسخ به نیازهای امروز باید با یک نگاه منحصربفرد به هر مجموعه­ چندمنظوره و با درنظرگیری عملکردها و استقرار آنها در کنار یکدیگردر بستری از نیازهای شهری تعریف و محقق گردد؛ بگونه ای که بتوان عمرمفید و ماندگاری چنین مجموعه هایی را با پذیرش عمومی و مردم به مطلوب ترین صورت ممکن تامین نمود.

درطراحی چنین پروژه هایی با توجه به موقعیت پروژه، ابتدا تعریفی صحیح از موقیعت و انواع عملکرد ها حاصل و سپس برا ساس آن به  ارائه ساختار کالبدی و عملکردی متناسب با رویکرد پروژه، طرحی می نماییم  تا بتواند در شرایط ساخت و بهره­برداری به کیفیت مطلوب برسد.

برنامه ریزی، احداث و بهره برداری از فضاهای درمانی و بیمارستانی به علت پیوند مسائل تخصصی متنوع پزشکی، درمانی، روانشناسی و جامع شناسی، هزینه های بالای بهره برداری و نگهداری سیستم ها از پیچیده ترین مباحث در طراحی فضاهای تخصصی به شمار می آیند. ما با بهره گیری از نظامهای خود توانسته ایم تاثیرات مهمی بر این فرآیند اعمال نماییم؛ بطور نمونه طراحی و ساخت بیمارستان به شکل افقی بجای عمودی، پیش بینی تغییرات استانداردهای طراحی برخی از فضاها باتوجه به مطالعات موردی از نمونه کشورهای پیشرفته تر در این زمینه و ارائه راهکارهایی در راستای منطبق ساختن فرهنگ بستری و ملاقات در ایران با استانداردهای مربوطه.

در طراحی شهرک های کوچک و بزرگی که تاکنون به ما سپرده شده، مسئله­ی سکونت و کیفیت زندگی انسان از اصلی ترین موضوعاتی است که در هر پروژه بدنبال پاسخ به آن بوده ایم. از این رو هدف ما از این گونه ی طراحی، ایجاد مجتمع هایی برای زندگی می باشد که ضمن پاسخگوئی به نیازهای ساکنان خود، به فراهم نمودن زندگی با کیفیت توام با آرامش و آسایش بپردازد. به همین خاطر تلاش کرده ایم تا از طریق ایجاد محله، واحدهای همسایگی، فضاهای سبز ارگانیک و طبیعی در ایجاد حس قدمتِ سکونت در چنین پروژه های جدیدی اقدام کنیم تا ساکنان آن قادر شوند به سطح بالایی از رفاه، امنیت و سلامت دست یافته و همزمان با آن ارتباطات و مناسبات اجتماعی خود را افزایش دهند.

رویکرد ما در ایجاد مجموعه های صنعتی، توجه به بافت پیرامون، استانداردهای عملکردی، کاهش آسیبهای زیست محیطی، تلاش در جهت صنعتی سازی و ساخت سیستمی پروژه می باشد. در پروژه هایی که تاکنون توسط این مشاور طراحی و نظارت گردیده، توانسته ایم به راهکارها و دستاوردهای زیر بمنظور تعادل میان صنعت و منطقه دست یابیم:
- ارائه راهکارهای پیوند صنایع منطقه با جامعه محلی جهت تحقق اهداف برنامه
- بکارگیری رشته های تخصصی دانشگاهی در حل مسائل منطقه ای
- توانمندسازی اقتصاد جامعه ی محلی بمنظور جلوگیری از مهاجرت های مخرب به سمت فرصتهای صنعتی ایجاد شده
- تعیین جایگاه صنایع جانبی در حوزه نفوذ مناطق مستعد و ناشناخته
- اجرای راهکارهای مشارکت علمی و اجرائی مردم منطقه جهت کاهش زیانهای زیست محیطی نمونه های بارز و شاخص این دستاوردها در پروژه فولاد مبارکه اصفهان، برنامه ریزی و کنترل پروژه فاز 17و18 عسلویه قابل مشاهده می باشد.

بنظر ما محله یکی از کوچکترین ولی موثرترین عضو از یک بافت شهری و زندگی است که دارای ظرفیت های بنیادین خاص و منحصربفردی است که در صورت شناخت و هدایت صحیح می تواند به شکل صحیح و اصولی در جریان زندگی مردم و ساکنین خود موثر واقع گردد.
توجه به اهمیت تاثیرات متقابل اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و اقتصادی بر روی یکدیگر بمنظور ارتقای کیفیت زندگی و تعاملات اجتماعی، ما را برآن داشته تا در چنین پروژه هایی علاوه بر بهره گیری از پتانسیلهای بالقوه ی محیطی، از راهکارهای مشارکتی به گونه ای استفاده نماییم؛ تا در نهایت به توازنی دست پیدا کنیم که در هر محله شاهد ایفای نقش موثر عوامل درونی و بیرونی آن باشیم.

بالا