Research & Education

 

بر این باوریم که پاسخهای عملکردی، کالبدی و فضایی به هر پروژه، مستلزم شناخت دقیق و صحیح از ابعاد مختلف و مرتبط با آن پروژه می باشد. لذا در این خصوص از مکانیزمها، مدلها و نظامهایی بهره میگیریم که توان ما را در آینده نگری و تعریف بهتر یک موضوع تسهیل میکنند. این نظامها نه تنها در یک پروژه ی طراحی صنعتی یا معماری داخلی انجام می پذیرد بلکه تا ابعاد طرحهای شهری و منطقه ای نیز مورد استفاده قرار میگیرد.
این نظامها در پروژه هایی از سطح طراحی صنعتی یا معماری داخلی شروع و تا ابعاد طرحهای شهری و منطقه ای نیز ادامه می یابد.

 

هدف از مطالعات امکان سنجی، کشف هدفمند و منطقی نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای درونی و یا بیرونی مرتبط با یک پروژه می باشد. مراحل سه گانه مطالعات شامل بخشهای مطالعات شهرسازی، امکان سنجی بازار و مطالعات معماری می باشد که در پنج زمینه ی فنی، اقتصادی، قانونی، عملیاتی و زمان بندی صورت می پذیرد. همچنین این مشاور در بسیاری از پروژه ها بدلیل تنوع گزینه های سرمایه گذاری، نسبت به انجام مطالعه امکان سنجی مقدماتی نیز مشتمل بر بازنگری مطالعات پیدایش طرح و تحلیل گزینه های فنی، اقتصادی، مالی، اجتماعی اقدام می نماید تا کارفرما بتواند با اطمینان بالاتری نسبت به تصمیم گیری صحیح تر اقدام نماید.

 

هر پروژه دارای چهار مرحله ی امکان سنجی، طراحی، ساخت و بهره برداری می باشد. ما در مهندسی ارزش از نظامها و روشهایی سیستماتیک مبتنی بر خلاقیت و مشارکت اعضا استفاده می نماییم تا بتوانیم مستقیما بر هزینه و کیفیت پروژه ها در مرحله ی طراحی تاثیر اساسی بگذاریم. باتوجه به اینکه مرحله طراحی در حدود یک درصد از کل هزینه های پروژه را شامل میشود؛استفاده از ظرفیت مهندسی ارزش در این بخش، مستقیما بر روی هفتاد درصد از هزینه های دوره ی عمر ساختمان و بهره برداری موثر واقع خواهد شد. لذا انجام این فرآیند در مراحل اولیه به قدری مهم می باشد که به هر میزان که از بخش طراحی مفهومی به تفصیلی سوق می یابد، ظرفیت کاهش هزینه و صرفه جویی را ضعیف تر خواهد ساخت.

 

بمنظور توانمندسازی جوامع مختلف محلی و شهری، معتقدیم که باید به شناسایی ظرفیت های هر منطقه پرداخت.از این رو در باور ما، بالفعل سازی هر یک از پتانسیلها و ظرفیتها تنها از طریق مشارکت و حضور مستقیم مردم و بهره برداران هر منطقه می تواند منجر به توانمندسازی و حرکت جامعه محلی گردد. لذا از نظر ما طرح های هادی می بایست در خود منطقه و با ایجاد دفاترفنی تحول و توسعه ی مختص آن صورت پذیرد تا طرح های هادی از تئوری و بایگانی به عمل و تاثیرگذاری مبدل گردد.

هر پروژه فارغ از میزان سرمایه و روش تأمین مالی بایستی از جنبه اقتصادی توجیه پذیر بوده و علاوه بر اطمینان از سودآوری نتیجه بتواند در مقایسه با پروژه های جایگزین سودآوری بیشتری داشته باشد. لذا به منظور  ارزیابی و اقتصادسنجی پروژه‌ها، ابتدا ویژگی های اصلی پروژه را بررسی و سپس توجیه اقتصادی آن را مورد مطالعه قرار میدهیم. سپس پیش بینی نیازهای بازار همانند عرضه و تقاضا نهاده­ها، تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی و دیگر عوامل موثر بر قیمت پروژه مورد بررسی قرار میگیرد. این امر در دو سطح کلی و جزئی در پروژه های ما صورت می پذیرد. 

ما بر این باوریم که پیشرفت و ارتقای یک سازمان در گرو ارتقای سطح دانشی و مهارتی اعضا آن می­باشد و بالطبع رشد اعضای اصلی، وابسته و یا خارج از سازمان، منجر به افزایش سطح تخصصی در بخشی از جامعه خواهد شد. همچنین معتقدیم که آموزش و یادگیری مقطعی و دوره­ای نیست، بلکه حتی در طول انجام فعالیتها و پروژه هایمان می بایست مطالعه، تحقیق و شاگردی کنیم. میدانیم که سازمان­های بسته و محدود، میزان رشد و ماندگاری­اشان کوتاه است. به همین خاطر آموزش ما محدود به اعضای داخلی سازمان نیست؛ بلکه تلاش میکنیم تا تفکرات، دستاوردها و مسیرهای اقدامات­مان را به افراد علاقمند منتقل نماییم تا هم کاملتر شود و هم اصلاح گردد. همچنین در این میان دسترسی به کتابخانه ی اطلاعاتی شرکت را برای اعضای جامعه مهندسی و علاقمندان فراهم کرده­ایم تا ایجاد تبادل اطلاعات و ارتقای سطح­بندی دانش به سهولت و سریع­تر فراهم گردد. از دیگر روشهای ما اجرای دوره­های آموزشی در حین انجام واقعی پروژه ها می باشد که همان روش استاد شاگردی قدیم است که بشکل تخصصی تر و هدف­دار تر برگزار میگردد.به هر ترتیب آموزش بخش پایه­ای و مهمی از اهداف و گام­هایی است که بدنبال تحقق آن هستیم.

 

بالا